Tuesday, July 20, 2010

افسرده ها نمی توانند دنیا را شفاف ببینند

سلول های گیرنده نوری چشم افراد افسرده در مقایسه با چشم افراد سالم، اطلاعات دیداری محیط را با وضوح و تباین کم تری دریافت می کنند و فعالیت الکتریکی بسیار بسیار کم تری از خود نشان می دهند
افراد افسرده زندگی را تیره و تار می بینند. این تصوری است که ما اغلب نسبت به افسرده ها داریم. خب به نظر می رسد که این جمله به معنای واقعی درست است.
در واقع به نظر می رسد افرادی که دچار اختلال افسردگی هستند، واقعا نمی توانند با وضوح کامل اطراف خود را ببینند.
چون دریافت های حسی ما از محیط در نهایت باید در مغز پردازش شوند، ممکن است برای چنین ادعایی اول تصور کنید که خب، چون افسرده ها افسرده هستند، تصاویر دریافتی را در مغز تیره و تار ادراک می کنند، اما در حقیقت مشکل قبل از رسیدن اطلاعات به مغز است.
بر اساس گزارشی که نیوساینتیست منتشر کرده، سلول های گیرنده نوری چشم افراد مبتلا به افسردگی، در مقایسه با سلول های چشم افراد سالم، در مواجهه با تصاویری که تباین (کنتراست) دارند (مثل مربع های سیاه در زمینه سفید) کم تر از خود فعالیت الکتریکی نشان می دهند. گاهی این تفاوت در فعالیت، حتی تا سه برابر می رسد.
محققین دانشگاه فرایبورگ آلمان با استفاده از الکترود، فعالیت سلول های گیرنده نور درون چشم افراد افسرده و سالم را مقایسه کردند و به این نتیجه رسیدند که هر چه فرد افسرده تر باشد، چشمش کم تر می تواند تباین (کنتراست) تصاویر را تشخیص بدهد.

Friday, July 16, 2010

لكنت زبان یك عارضه است نه بیماری


اغلب خانواده ها كودكانی دارند كه در صحبت های خود دچار مشكل هستند و گمان می كنند لكنت زبان دارند، در حالی كه لكنت شكل پیشرفته این مشكل محسوب می شود، چراكه به طور كلی در سنین ۲ تا ۴ سالگی كودكان با «ناروانی طبیعی» در گفتار روبه رو هستند.
لكنت زبان در قسمت مربوط به ناخودآگاه فرد كه هنوز از بیماری خود آگاهی ندارد تحت عنوان «ناروانی طبیعی» مطرح می شود.
اغلب كودكان در سنین ۲ تا ۴ سالگی این مرحله را طی كرده و به دلیل عدم آگاهی كافی خانواده ها با بازخوردهای اشتباه مواجه می شوند.
اتابك وثوقی، رئیس انجمن گفتاردرمانی ایران در گفتگو با «جام جم» می گوید: چنانچه خانواده برخورد درستی با این موضوع نداشته باشد، ناروانی طبیعی به ناروانی غیرطبیعی تبدیل شده و سپس به لكنت بینابینی یا گاها لكنت اساسی و ماندگار تبدیل می شود.
● ناروانی طبیعی
در ناروانی طبیعی كودك حداكثر در ۱۰ درصد موارد دچار مشكل است و به آرامی با تنش ها و اضطراب های هنگام صحبت برخورد كرده و كل كلمه یا قسمتی از عبارت را تكرار می كند.
وثوقی با بیان این مطلب می افزاید: در مجموع در ناروانی طبیعی فرد از این ناروانی آگاهی ندارد. این امر وضعیتی طبیعی است كه اغلب كودكان آن را طی می كنند.
● لكنت
این كارشناس گفتاردرمانی معتقد است لكنت «ناروانی غیرطبیعی» است كه كودك برای گفتار تلاش و تقلا و همواره مكث می كند، البته فرد از ناروانی خود آگاهی دارد كه این امر بیشتر از ۱۰ درصد موارد را در كلام فرد شامل می شود.
متاسفانه در جامعه ما نگرش صحیحی به لكنت زبان وجود ندارد و اغلب به این افراد به عنوان یك بیمار مبتلا به افسردگی یا بیماری های روانی مزمن نگریسته می شود، این درحالی است كه وثوقی اعتقاد دارد لكنت زبان یك عارضه است نه بیماری.
در اكثر مواقع این افراد معمولا از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند. این درحالی است كه اكنون در كشورهای پیشرفته افراد دارای لكنت زبان، بسیاری از كارهای مهم را برعهده دارند.
● برخی داروها لكنت زبان را تشدید می كند
وثوقی معتقد است كه برای درمان لكنت باید رویكردهای مختلفی را در نظر گرفت، اما متاسفانه در ایران معمولا درمان ها به صورت تك بعدی پیش می رود.
با این وجود باید دانست كه برخی داروهای ضدافسردگی و داروهایی مثل ریتالین اثر معكوس در افراد مبتلا به لكنت داشته و آن را تشدید می كند.
همچنین درمان با دیدگاه روان شناختی هرچند رویكرد مناسبی است، اما تك بعدی است.
در مجموع تعامل اجتماعی و ارتباط افراد لكنتی با دیگران باید تقویت شود؛ چرا كه این افراد به دلیل وجود مشكلاتی در جامعه، از سوی معلم، دوستان و آشنایان مورد ترحم، تنبیه و تشویق های اشتباه قرار گرفته و اعتماد به نفس شان از بین می رود.
به گفته وی، برای خانواده هایی كه دارای كودكان لكنتی هستند مراجعه به گفتاردرمانگر كه تجربه كار در این زمینه را داشته باشد، الزامی است و حتما این افراد باید از خدمات توانبخشی و روان شناختی همزمان برخوردار شوند.
رئیس انجمن گفتاردرمانی ایران می گوید: یك درصد كودكان سنین مدرسه دچار ناروانی هستند و براساس آمارهای موجود ۲ تا ۳ درصد كودكان در سنین ۵ تا ۶ سال دچار ناروانی غیرطبیعی و حدود ۱۰ درصد به ناروانی طبیعی در مناطق مختلف دچار هستند.
همچنین بروز ناروانی در پسران ۳ تا ۴ برابر نسبت به دختران بیشتر است.
وثوقی می افزاید: بین ۵۰ تا ۸۰ درصد افراد مبتلا به لكنت پس از سپری كردن دوره های توانبخشی مناسب همراه با روان شناسی و گفتاردرمانی بهبود می یابند و در صورتی كه این بیماران از اضطراب و استرس بیش از حد برخوردار باشند حتما باید تحت نظر روانپزشك قرار بگیرند تا روانپزشك برای رفع اضطراب وی اقدام كند.
● تاخیر در رشد كلامی و تشنج مغزی
براساس تحقیقات، معمولا تاخیر در رشد كلامی و دركی در سنین كودكی و تشنج مغزی، لكنت به دنبال دارد. افراد مبتلا به لكنت باید تحت بررسی های نورولوژیك و آزمایشگاهی قرار گرفته و پس از محرز شدن مشكل نورولوژیك آنها، درمان ابتدا بر پایه نورولوژی و سپس بر اساس علامت درمانی، روان شناختی و شناخت درمانی انجام شود.
● كمبود مراكز آموزشی برای درمان لكنت زبان
دكتر وثوقی با اشاره به كمبود مراكز آموزشی برای لكنت زبان ها در كشور می افزاید: در ایران حتی برای داشتن كوچك ترین مركز توانبخشی یا كلینیكی به منظور ارائه خدمات به این بیماران دچار مشكل هستیم. قوانین دانشگاه ها با یكدیگر و قوانین نظام پزشكی با وزارت بهداشت در این زمینه ها متفاوت است.
این در حالی است كه در برخی كشورهای پیشرفته با تاسیس مدرسه لكنت، آموزش هایی به فرد مبتلا به ناروانی لكنت به صورت مستقیم و غیرمستقیم ارائه می شود و حساسیت زدایی از آنجا آغاز شده و سپس به محیط گسترش می یابد.
● توصیه به خانواده ها
رئیس انجمن گفتاردرمانی ایران در مجموع به خانواده ها توصیه می كند قبل از این كه برچسب لكنت زبان به كودكان خود بزنند، به گفتاردرمانگر مراجعه كرده و از هر گونه بازخورد نسبت به گفتار ناصحیح، آماده كردن كلمه، مقایسه گفتار كودكان با یكدیگر و ترحم پرهیز كنند.

Tuesday, July 13, 2010

مهارتهای حافظه کوتاه مدت انسانهای نخستین تر بوده است

تحقیقات علمی نشان داده است که شامپانزه ها دارای حافظه تصویری شگفت آوری هستند که بسیار برتر از حافظه انسان است.

شامپانزه های جوان توانستند درآزمایش حافظه ای که توسط دانشمندان ژاپنی طراحی شده بود، بهتر از دانشجویان دانشگاه عمل کنند. این تست ها شامل به خاطر سپردن محل قرار گرفتن اعداد بروی یک صفحه و یادآوری صحیح ترتیب آنها بود.

دراین یافته ها که در نشریه (Current Biology) منتشر شد، این نظر مطرح شده که شاید ما هوش این نزدیکترین خویشاوند زنده خود را دست کم گرفته باشیم. تا کنون چنین فرض شده بود که شامپانزه ها نمی توانند در زمینه حافظه و مهارتهای ذهنی با انسانها برابری کنند.

به گفته دکتر تتسورو ماتسوزاوا (Tetsuro Matsuzawa) محقق ارشد دانشگاه کیوتو، " هنوز هم افراد زیادی از جمله بسیاری از زیست شناسان عقیده دارند که انسانها در زمینه امور شناختی و ادراکی مافوق شامپانزه ها هستند."

"هیچ کس نمی تواند تصور کند که شامپانزه ها – شامپانزه های جوان ساله- در کارهای مربوط به حافظه عملکرد بهتری نسبت به انسانها دارند. " " در اینجا ما برای اولین بار نشان دادیم که شامپانزه های جوان برای به خاطر آوردن اعداد، دارای تواناییهای فوق العاده درحافظه فعال خود هستند که بسیار بهتر از انسانهای بزرگسالی که که در همین زمینه و به همان ترتیب آزمایش شده اند عمل میکند."
تستهای حافظه
دکتر ماتسوزاوا و همکارانش در تستی با اعداد، سه جفت شامپانزه مادر وفرزند را در مقابل دانشجویان دانشگاه قرار دادند. مادران و فرزند های پنج ساله شان قبلا آموخته بودند که اعداد را از یک تا 9 بشمارند. در طول آزمایش اعداد مختلف از یک تا نه بروی صفحه نمایش لمسی برای هرشرکت کننده نمایش داده شد. سپس به جای این اعداد مربعهایی خالی نشان داده شد و شرکت کننده میبایست به یاد بیاورد که هر عدد در کجا قرار داشته است و سپس محل صحیح آنرا روی صفحه نشان دهد.

آنها دریافتند که بطور کلی شامپانزه های جوان نسبت به مادرانشان و انسانهای بالغ کارایی بهتری داشتند. دانشجویان دانشگاه در جواب دادن، ازهر سه شامپانزه جوان کندتر بودند.

سپس محققان به محاسبه مقدار زمانی که اعداد بر روی صفحه نمایش ظاهرمیشد پرداختند تا بتوانند حافظه فعال انسان و شامپانزه ها را مقایسه کنند. شامپانزه ها هنگامی که اعداد تنها به مدت بسیار کوتاه بر روی صفحه نمایش ظاهر میشد، کار خود را از لحاظ سرعت وصحت بسیاربهتر از دانشجویان انجام می دادند. کوتاهترین زمان نمایش اعداد 210 میلی ثانیه بود که برای کاوش در صفحه نمایش با حرکت دادن چشم- کاری که همه ما هنگام خواندن انجام میدهیم- کافی نبود.

محققان اعتقاد دارند که این امر شاهدی بر این است که شامپانزه های جوان دارای حافظه ای تصویری هستند که به آنها اجازه می دهد یک منظره پیچیده یا یک نقش و طرح را در یک نگاه به خاطر بسپارند. این توانایی گاهی در میان کودکان انسان دیده میشود اما با بالا رفتن سن به تدریج کاهش میابد.

دکتر ماتسوزاوا میگوید: "شامپانزه های جوان حافظه تصویری قوی تری نسبت به یک انسان بالغ دارند و ما هنوز قابلیت های ذهنی شامپانزه ها، همسایگان تکاملی خود را دست کم گرفته ایم"

کاری نوآورانه


دکتر لیزا پار ( Lisa Parr) که در مرکزتحقیقات پستانداران ارشد یرکس (Yerkes) دانشگاه اموری (Emory) آتلانتا به کار با شامپانزه ها مشغول است تحقیقات خود را بسیار ابتکاری و نوآورانه میخواند.

او میگوید که اهمیت این پستانداران ارشد برای درک مهارتهای لازم برای تکامل انسان امروز، بی نظیر است. وی افزود:" آنها نزدیکترین موجود زنده به ما هستند و بنابراین برای مطلع ساختن ما ازپیشینه تکاملی خود، درجایگاه ویژه ای قرار دارند."

"این تحقیقات به ما نشان میدهد که احتمالا کارایی مهارتهای دقیق و استادانه حافظه کوتاه مدت انسانهای نخستین نسبت به آنچه در انسان امروز وجود دارد، بسیارنمایانترو ریشه ای تر بوده است و شاید علت کاهش کاربرد آن، افزایش وابستگی ما به مهارتهای حافظه کلامی باشد."

ازته دل بخنديم

آياتاکنون از خود پرسیده ایدکه چند بار در روز از ته دل می خندید؟ آیا آدم خوش خنده و خوشرویی هستید یا گرفته و عبوس و به اصطلاح جدی و مبادی آداب! پژوهشهای گوناگون در زمینه اثرات خندیدن بر جسم و روح بیانگر این واقعیت است که خندیدن سبب از بین رفتن بسیاری از فشارهای روحی و روانی شده و راندمان کاری را در افراد بالا می برد. در کشور هندوستان برای تشویق مردم به اینکه از دل مشغولی های روزانه خود دست برداشته برای لحظه ای هم که شده با "خنده" مشکلات خود را فراموش کنند، دست به ابتکار جالبی زده اند و دوره هایی تحت عنوان "خنده درمانی" تشکیل داده اندکه این دوره ها با استقبال بسیاری روبه رو شده است.
بهره گـیـری از " خنده" برای درمان ناهنجاری های فکـری و عارضـه های جـسمـی، نخستین بار نیست که به مرحله اجرا درمی آید. پیش از این در کشور ژاپن به معجزه خنده پی برده و از آن برای آرامش روح و روان استفاده نموده اند.
باشگاههای خنده در کشورهای غربی ماننـد آمریکا و انگلیس که هفته ای یک بار دایر می شوند مفیـد هستند اما کافی نیستند و نیاز افراد را برطرف نمی سـازند چرا که انسان ها برای تامین نیازهای روحی خود به اینکه هر روز بخندند نیاز دارند.
یکی از محاسن ایجاد اتاق خنده این است که دیگر نیازی به وقت قبلی نیست و هر کس می تواند در هر زمانی که دلش خواست به آنجا برود و تا دلش می خواهد بخندد.
نکته مهم اینجا است که آیا افراد می توانند هر زمان که اراده کنند بی دلیل بخندند و یا باید محرکی آنها را به این عمل وادارد. تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از انسان ها نسبت به لطیفه هائی که می شنوند عکس العمل نشان می دهند. اگر لطیفه شیرین و بامزه باشد قطعاَ خنده را بر لبانشان خواهد نشاند. برای اینکه بتوانید خندیدن را تمرین کنید باید با افرادی معاشرت کنید که همیشه شاد و خوشحال هستند، گویی هیچ غم و غصه ای در زندگی نــدارند و اگر هم دارند آن را بروز نمــی دهند. در این گونه کلاس ها توسط تلویزیون و یا ضبط صوت داستان های خنده دار و بامزه به نمایش در می آید تا افراد به خندیدن وادار شوند.
خنده را می توان به چند گروه تقسیم بندی کرد:
گروه اول همان لبخندهایی هستند که افراد در هر زمان و مکانی می توانند از آنها استفاده کنند. به طور مثال خیلی ها برای اینکه ترس و یا اضطراب خود را پنهان کنند آن را با یک لبخند بروز می دهند و یا لبخندهایی که آدم ها از روی تنبلی، بی تفاوتی و اینکه حوصله حرف زدن ندارند به یکدیگر تحویل می دهند.
گروه دوم خنده هایی هستند که در مکان های خاص و با کمی احتیاط انجام می گیرند. مثلاَ در مکان های عمومی خنده بی جا و بی مورد شخصیت آدم ها را زیر سؤال خواهد برد.
گروه سوم خنده های بی صدایی است که در دل آدم ها انجام می گیرد. برای مثال دوست شما مطلبی در مورد شخصیت شما به زبان می آورد که به نظر شما اصلاَ واقعیت ندارد و شما در دل به او می خندید و یا موردی را از کسی پنهان کرده اید و در دل به او می خندید که از همه جا بی خبر است.
گروه چهارم خنده های کاملاَ دوستانه است، زمانی که از ته دل می خندید و در آن لحظه تنها به چیزی می اندیشید که باعث خندیدن شما شده است. در این حالت تمام اعضاء بدن شما از عضلات سر و صورت گرفته تا دست و حتی قفسه سینه، شما را در خندیدن همراهی می کنند.
از این رو از ته دل خندیدن بهترین و مفیدترین نوع خنده است! بنابراین از همین امروز تصمیم بگیرید با لبخند زدن به دیگران و از ته دل خندیدن آرامش را به محیط کار و زندگی خود آورده و زمینه ای مناسب برای رشد خلاقیت ها و دوستیهای پایدار فراهم کنید

Sunday, July 4, 2010

نشانگاهها و یا علائم افسرد‌گی

 
فردی كه دچار اختلال افسردگی می‏شود، بیشتر اوقات احساس غمگینی می‏كند و اغلب به گریه می‏افتد. در روابط و کارهای مختلف احساس گناه عذابش می‏دهد و معتقد است كه در حق دیگران و یا در حق خودش كوتاهی کرده و یا می‏كند. فرد افسرده بیش از حد معمول تحریك پذیر می‏شود و احساس اضطراب و تنش درونی می‏كند. دچار مشكلاتی در رابطه با میزان و کیفیت خواب و خوراك و تمركز هواس می‏شود. توان وانرژی‌اش كاهش می‏یابد و احساس خستگی مفرط می‌کند. از انجام کارهای روزمره اصلا لذت نمی‌برد و بسختی می‌تواند تصمیمی را که می‌گیرد عملی کند. افكاری چون بیزاری از زندگی و ناامیدی نسبت به آینده دارد و آرزوی مرگ و گاه افكار خودكشی دارد (تقریبا 15% از افراد افسرده‌ با اقدام به خودكشی جان خود را از دست می‏دهند). تغییرات شدید خلق و خوی که هفته‌ها ادامه می‌یابد و باعث پرخاشگری و تحریک‌پذیری و یا سر در لاک خود فرو بردن می‌شوند به همراه این احساس که گویا همه با رفتار و نگاهشان وی را می‌آزارند در برخی از افراد افسرده بشدت نمایان است.
علائم و یا نشانگاههای اختلال افسردگی به چند گروه تقسیم می‌شوند (شکل 2): جسمی، رفتاری، احساسی و افکاری. از جایی که علائم هر گروه وابستگی شدیدی به علائم گروههای دیگر دارند پایدار ماندن افسردگی وابسته به شکل ارتباطی است که هر کدام این علائم در طی زمان زیادی با یکدیگر برقرار کرده‌اند. به این معنا اولین اصل برای تشخیص اختلال افسردگی وجود تعداد مشخصی از این علائم در هر گروه و در طی زمانی بیش‌از چند هفته است.
نکته‌ای که در بالای سر نشانگاههای افسردگی (شکل 2) بشدت توجه را جلب می‌کند، قوی بودن باورهایی است که مانند چتر سایه خود را بر تمام این سیستم انداخته‌است. درحالی که فرد افسرده از حالات خود در رنج است و آرزوی تغییر این حالات را دارد ولی با توان زیادی نیز اعتقاد به این دارد که افسردگی «از کنترل وی خارج است» و «تغییرپذیر نیست». از اینرو معتقد است که تغییر این علائم در اختیار و توان وی نیست، ابتدا باید چیزهای دیگر تغییر کنند تا وی دیگر افسرده نباشند. هر چه این باورها در وی قوی تر می‌شوند به پابرجا ماندن افسردگی کمک می‌کنند. 
علائم افسردگی می‌توانند بصورت دوره‌ای ظاهر شوند. به اینصورت که این علائم پس از مدت کوتاهی خودبخود رفع شده و پس از زمان کوتاهی دوباره ظاهر ‌شوند؛ که در این حال به این نوع افسردگی «اختلال افسردگی ادواری» می‌گوییم. این نوع افسردگی را می‌توان به خالی و پرشدن باتری‌های قابل شارژ تشبیه کرد.
در موارد دیگر علائم افسردگی می‌توانند بطور دائم وجود داشته باشند که البته در این صورت در اکثر مواقع شدت افسردگی به‌ شکلی خفیف ادامه دارد و نتیجتا کیفیت زندگی را مدام تحت شعاع خود قرار می‌دهد، بصورتی که فرد تصور می‌کند این علائم جزو ثابت شخصیت او هستند؛ در این حال آنرا بعنوان «اختلال افسردگی فراگیر» می‌شناسیم. طبیعی است که وجود این اختلال بر کیفیت زندگی و روابط فرد اثر دائمی می‌گذارد و این افراد بخصوص از زاویه روابط خود با دیگران بشدت در فشار و محدودیت قرار دارند، چون قادر به ادامه و پرورش تماس‏هاى اجتماعی خود نیستند، کمتر دوست دارند و روابط آنها با دیگران بسیار سطحی است. این افراد معمولا از «کمبود مهارتهای ارتباط بین فردی» بسیار رنج می‌برند و ممکن است توانایی ادامه کارهای روزانه و یا ادامه شغل و تحصیل را نیز از دست بدهند. بصورتی که اکثرا این افراد رمق تمرکز ندارند و توان یادگیری در آنها بشدت ضعیف ‌است. یا اینکه در برخی موارد حتی توان رعایت بهداشت شخصی خود را نیز ندارند. به تفریح و پرداختن به کارهایی که می‌توانند برای آنها کمک بزرگی باشند علاقه نشان نمی‌دهند و کلا منفی‌باف و بی‌حوصله می‌شوند.
در بعضی موارد ممکن است یک نوع بیماری جسمی زمینه‌ساز افسردگی باشد. در این نوع افسردگی‌ها برای مثال بد‌کاری غده تیرویید نقش مهمی را دارد. به این صورت که بخاطر کارکرد پایین غده تیروئید، بدن به اندازه کافی هورمون «تیروکسین» تولید نمی‌کند و در نتیجه کار سوخت و ساز مواد در بدن بدرستی صورت نمی‌گیرد. بدنبال این اختلال هورمونی نوعی احساس دل‌مردگی، غم و بی‌رمقی شکل می‌گیرد. اگر بد‌کاری تیروئید ادامه بیابد در درازمدت تولید «افسردگی هورمونی» می‌کند که تمیز دادن آن از افسردگی‌های دیگر بسیار سخت خواهد بود چرا که علائم آن کاملا مانند اختلال افسردگی است. به این دلیل قبل از هر نوع روان‌درمانی ابتدا باید آزمایشات جسمی صورت بگیرد تا از وجود یا عدم وجود زمینه‌سازهای جسمی افسردگی کاملا اطلاع حاصل شود.
در موارد دیگری بیماری‌های عفونی پشت سرهم نیز می‌توانند باعث افسردگی شوند، چرا که در اثر وجود مداوم بیماری‌های عفونی سیستم ایمنی بدن بسیار ضعیف می‌شود و احساس کوفتگی، بی‌رمقی و غم را بدنبال می‌آورد. اگر در پی این حالات، فرد از دست‌زدن به کارهای لازم زندگی پرهیز کند، خود را از روابط روزمره کنار بکشد در نتیجه پس‌خوراندهای مثبت و ممکن زندگی را رفته رفته از دست می‌دهد و کم کم بدنبال این رفتارهای افسرده، افکار افسرده نیز به سراغش می‌آیند.

Saturday, July 3, 2010

اختلال افسردگی چیست؟

 
هر آدمی، اگر در واقعیت زندگی کند، انتظار آنرا ندارد که همواره شاد و سرحال باشند. بدیهی است که هر آدمی در طول زندگی، غم و دلتنگی و اندوه را کم و یا زیاد تجربه كرده و همواره نیز تجربه خواهد کرد. مشکلات زندگی و پیشامدهای ناخواسته تمامی ندارند. غم و اندوه عکس‌العملی طبیعی هستند که بدنبال یك پیش‌آمد غم‏انگیز خود به خود شکل می‌گیرند، مانند زمانی که فردی یکی از نزدیکان خود را از دست می‌دهد، یا زمانی که دارایی و شغل خود را از دست می‌دهد و یا در جریان تغییراتی قرار می‌گیرد و سلامتی‌اش به‌خطر می‌افتد. بدنبال چنین پیش‌آمدهایی می‌توان در رفتار و احساسات فرد بعضی از علائم ( و یا نشانگاههای) اختلال افسرد‌گی را دید. در صدر تمام این نشانگاهها «خلق غمگین» قرار دارد، ولی هنوز نمی‌توان به بر این حالت اختلال افسرد‌گی و یا افسرد‌گی بالینی نام نهاد. معمولا این نوع عکس‌العمل‌ها هر چقدر هم شدید باشند با از بین رفتن دلایل آنها رفته‌رفته برطرف می‌شوند و رفتار و احساسات فرد دوباره به حالات عادی خود بر می‌گردند. پس هر نوع غم و اندوه و دلمرده‌گی مساوی اختلال افسردگی نیست. افسرد‌گی بعنوان یک اختلال روانی شامل مجموعه‌ای از نشانگاههایی است که وقتی تعدادی از آنها به‌همراه هم و بیش‌از چند هفته ادامه داشته باشند نشاندهنده اختلال افسردگی هستند و نیاز به کمک تخصصی دارند.
 
افرادی در معرض خطر ابتلا به اختلال افسردگی قرار دارند که از یک طرف با تنش‌های‌ (استرس‌های‌) کش‌داری روبرو هستند (مثلا بخاطر اختلافات شدید و پایان‌ناپذیر خانوادگی) و یا در معرض تنش‌های شدید و آنی قرار می‌گیرند (مثل از دست دادن یکی از عزیزان) و از طرف دیگر برای روبرو شدن با آن فشارها نظام باورهای آنها یا کلا از واقعیت بدور است و یا واقعیت را بشکل یک بعدی، عمومی، غیر واضح و سراسر منفی و تغییر‌ناپذیر تلقی می‌کنند. 

Thursday, July 1, 2010

این خستگی پایان ناپذیر

در این روزگار، بسیاری از ما ممکن است احساس کنیم در شرایط بغرنج و زندگی کسالت باری گرفتار شده ایم.